قبرستان عمودی, دروازه مردگان, ۱

معرفی کتاب قبرستان عمودی

بهمن دارالشفایی:
یک کتاب تألیفی خیلی خوب که با این‌که رمان نوجوان است، من هم حسابی از خواندنش لذت بردم.داستان همزمان در زمان حاضر و دوره ناصرالدین‌شاه می‌گذرد. پسر نوجوانی در تهران امروز یک جزوه دستنویس قدیمی پیدا می‌کند که شرح زندگی فردی است به اسم رضا در دوره ناصری. در این جزوه وقایعی شرح داده شده که بخشی از آن‌ها در عمارتی در حوالی بازار می‌گذرد و این پسر می‌رود که آن عمارت را ببیند. حجم عمده کتاب وقایع دوره ناصری است و بخش کمی هم اتفاقاتی که برای این پسر (و خواهر و پدرش) در آن عمارت می‌افتد. خیلی خلاصه بخواهم بگویم ماجرای بچه‌هایی است که خانواده‌هایشان به دلیلی فقر آنها را می‌فروشند تا در کارگاه‌های قالیبافی در تهران کار کنند.
کتاب فوق‌العاده پرکشش است و نویسنده خوب توانسته زمینه تاریخی قاجار را دربیاورد. شخصیت‌های معروفی هم بعضا در داستان ظاهر می‌شوند، مشخصا میرزاحسن رشدیه که در کتاب اول هست و از شخصیت‌های فرعی ماجراست. در کتاب دوم هم همه‌گیری وبا یکی از قصه‌های فرعی است که شاید خواندنش را در این روزها جذاب‌تر هم بکند.
در کتاب سوم فضا همان فضای تهران دوره ناصری است و پسری که درگیر ماجراهایی می‌شود. میرزاحسن رشدیه کماکان یکی از شخصیت‌های فرعی داستان است و یکی دو شخصیت تاریخی دیگر هم حضوری گذرا دارند. نکته جالب دیگری که توجهم را جلب کرد این بود که تعدادی از شخصیت‌های اصلی داستان از سیاهان از افریقا به‌بردگی‌آورده‌شده‌ای هستند که با اسم‌های الماس، کافور، یاقوت، زمرد و ... در خانه‌های متمولین ایرانی نوکری می‌کنند.
به نظرم بچه‌های هفتم به بعد می‌توانند کتاب را بخوانند و لذت ببرند و البته هرکسی که از آنها بزرگتر باشد. به قول معروف از ۱۳ تا ۹۹ سال.